دور از تو میشکنم کاری نمیکنی... در حال مردنم کاری نمیکنی... جادو شدیم ما یا چشممون زدن... این من همون منم کاری نمیکنی... گریه میکنم خیره میشی و داد میکشم کاری نمیکنی... شور میزنم تلخ میشی و زجر میکشم کاری نمیکنی... لعنت به بخت بد پیر شدم چقدر کاری نمیکنی... بی پر و بالم و میبینی حالمو کاری نمیکنی... بی قلب اومدی این بار پیش من... " دستای سردتم قید منو زدن"
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |